فصل ۳ فقط دو نفر پارت ۵
*جیمین*
٪من آمادم که بچه دار بشیم...
کرواتم رو شل کرد و من رو به سمت تخت هل داد
چرا که نه خوشم می اومد
شروع کردم به بوسیدنش به طور فا.کی میمکیدم
وقتی افتادیم رو تخت من روش خیمه نزدم
بلکه کاملا وزنم رو روش انداختم
که نفس کم اورد
٪اهه .... جیمین پاشو ....سینه هام درد میکنه
/چه خوب شد یادم انداختی بیب
لباسش رو تو تنش جر دادم و دو تا سینه هاش رو مالیدم و دوباره لبم رو گذاشتم رو لبش و به شدت میمکیدم
(یوری لباسش یه هودی با دامن بود)
همه ی بدنش رو بوسیدم و رسیدم به پ.و.صیش
خیلی محکم خوردمش که ناله هاش شروع شد
٪اهههه.ددی .... خیلی خوبه
/(پوزخند)
بعد از چند مین هردومون لخت بودیم
د.ی.ک.م رو جلوی پ.و.ص.ی.ش تنظیم کردم
و خیلی سریع واردش کردم
/شروع کنم؟
٪ارههه....بدوو
شروع کردم به ضربه زدن داخلش
شلوپ شلپ
ارضا شدیم
د.ی.ک.م رو گذاستم جلوی دهنش و گفتم
/بخورش
٪اوممم
.
.
.
من روی تخت خوابیدم و یوری اومد روم
موهاش باز بود و به یه طرف ریخته بود
/اوه.....بیب. خیلی سکسی شدی
٪اههه...ددی .....تحریکم نکن
/اشکال داره؟
که دراز کشید روم و بدنش رو رو بدنم حرکت میداد و میمالوند
/ااااهه...یوری
٪چیه مشکلیه تحریک بشیم
/الان یکی رو صدا میزنما
٪کسی اینجا نیست .... فقط منو توئیم
٪ایی.. دلم
رو رستم خوابید
و دلش رو ماساژ دادم (پتو رو کشید روشون)
.
.
.
صبح
*یوری*
چشمام رو باز کردم که با سیسپک های جیمین رو به رو شدم
سرم رو گرفتم بالا تر دیدم بیداره داره نگام میکنه
٪یااا....جیمینا
٪خجالت نمیکشی
/از چی؟
٪از من که خیلی سکسی ام
/وای خدا این همه جذابیت رو تو خودت جا نده به ما هم بده...
٪بیا
(بدنش رو نزدیک جیمین میکنه و میچسبونه)
/اوهه حالا منم خیلی سکسی ام...^^
/تو خجالت نمیکشی پیش همچین مرد سالم و سکسی ای خوابیدی؟
٪یاااا....بسه بریم پایین
/باشه(خنده)
پتو رو کشید کنار و از تخت رفت پایین
دستام رو جلوی چشمام کرفتم و گفتم
٪یااا....حداقل یه چیزی بپوش
دستاش رو از پایین تخت به دو طرف پاهام گذاشت و اومد جلو
/مشکلیه؟؟
و پتو رو کامل از روم کشید کنار
٪جیغغ
/یاا ...من دیگه ددیتم
٪نهه
براید بغلم کرد و از روی تخت منو برداشت
٪وایساوایسا
گذاشتم زمین
٪یه دقیقه اون وری شد
چرخید
منم شرت و سوتین پوشیدم
و یه شرت مردونه به جیمین دادم تا بپوشه
خودم هم رفتم بیرون
رفتم تو اشپزخونه که اونم اومد بیرون
/یوری....
٪ها
/خجالت میکشی..؟
٪اره
اومد از پشت بغلم کرد
/او.....بیبی
و لپم رو بوسید
منم برگشتم ، دستام رو روی لپاش گذاشتم و لباش رو بوسیدم
٪(:
/بیا بخوریم
صبحونه رو خوردیم
٪وای....جیمین امروز نمیریم سرکار
/او یادم رفت بهت بگم
/تو از امروز به بعد گیریمور شخصیه منی
٪یعنی هر وقت تو بری منم میام؟
/اره کوکولوعه من
/الان همه توی سرکار و تقریبا کل جهان میدونن که.
✋😁
٪من آمادم که بچه دار بشیم...
کرواتم رو شل کرد و من رو به سمت تخت هل داد
چرا که نه خوشم می اومد
شروع کردم به بوسیدنش به طور فا.کی میمکیدم
وقتی افتادیم رو تخت من روش خیمه نزدم
بلکه کاملا وزنم رو روش انداختم
که نفس کم اورد
٪اهه .... جیمین پاشو ....سینه هام درد میکنه
/چه خوب شد یادم انداختی بیب
لباسش رو تو تنش جر دادم و دو تا سینه هاش رو مالیدم و دوباره لبم رو گذاشتم رو لبش و به شدت میمکیدم
(یوری لباسش یه هودی با دامن بود)
همه ی بدنش رو بوسیدم و رسیدم به پ.و.صیش
خیلی محکم خوردمش که ناله هاش شروع شد
٪اهههه.ددی .... خیلی خوبه
/(پوزخند)
بعد از چند مین هردومون لخت بودیم
د.ی.ک.م رو جلوی پ.و.ص.ی.ش تنظیم کردم
و خیلی سریع واردش کردم
/شروع کنم؟
٪ارههه....بدوو
شروع کردم به ضربه زدن داخلش
شلوپ شلپ
ارضا شدیم
د.ی.ک.م رو گذاستم جلوی دهنش و گفتم
/بخورش
٪اوممم
.
.
.
من روی تخت خوابیدم و یوری اومد روم
موهاش باز بود و به یه طرف ریخته بود
/اوه.....بیب. خیلی سکسی شدی
٪اههه...ددی .....تحریکم نکن
/اشکال داره؟
که دراز کشید روم و بدنش رو رو بدنم حرکت میداد و میمالوند
/ااااهه...یوری
٪چیه مشکلیه تحریک بشیم
/الان یکی رو صدا میزنما
٪کسی اینجا نیست .... فقط منو توئیم
٪ایی.. دلم
رو رستم خوابید
و دلش رو ماساژ دادم (پتو رو کشید روشون)
.
.
.
صبح
*یوری*
چشمام رو باز کردم که با سیسپک های جیمین رو به رو شدم
سرم رو گرفتم بالا تر دیدم بیداره داره نگام میکنه
٪یااا....جیمینا
٪خجالت نمیکشی
/از چی؟
٪از من که خیلی سکسی ام
/وای خدا این همه جذابیت رو تو خودت جا نده به ما هم بده...
٪بیا
(بدنش رو نزدیک جیمین میکنه و میچسبونه)
/اوهه حالا منم خیلی سکسی ام...^^
/تو خجالت نمیکشی پیش همچین مرد سالم و سکسی ای خوابیدی؟
٪یاااا....بسه بریم پایین
/باشه(خنده)
پتو رو کشید کنار و از تخت رفت پایین
دستام رو جلوی چشمام کرفتم و گفتم
٪یااا....حداقل یه چیزی بپوش
دستاش رو از پایین تخت به دو طرف پاهام گذاشت و اومد جلو
/مشکلیه؟؟
و پتو رو کامل از روم کشید کنار
٪جیغغ
/یاا ...من دیگه ددیتم
٪نهه
براید بغلم کرد و از روی تخت منو برداشت
٪وایساوایسا
گذاشتم زمین
٪یه دقیقه اون وری شد
چرخید
منم شرت و سوتین پوشیدم
و یه شرت مردونه به جیمین دادم تا بپوشه
خودم هم رفتم بیرون
رفتم تو اشپزخونه که اونم اومد بیرون
/یوری....
٪ها
/خجالت میکشی..؟
٪اره
اومد از پشت بغلم کرد
/او.....بیبی
و لپم رو بوسید
منم برگشتم ، دستام رو روی لپاش گذاشتم و لباش رو بوسیدم
٪(:
/بیا بخوریم
صبحونه رو خوردیم
٪وای....جیمین امروز نمیریم سرکار
/او یادم رفت بهت بگم
/تو از امروز به بعد گیریمور شخصیه منی
٪یعنی هر وقت تو بری منم میام؟
/اره کوکولوعه من
/الان همه توی سرکار و تقریبا کل جهان میدونن که.
✋😁
۱۰.۹k
۲۳ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.